اماواگرهای سدسازی در شمال
سدسازی را نه بهطور کامل میتوان نفی کرد و نه میتوان گفت که امری کاملا مثبت است، بهویژه وقتیکه بحث سدسازی برای مناطق شمالی ایران و استانی مانند مازندران که محیطزیست حساس و شکنندهای دارد مطرح میشود.
در مازندران چند پروژه بزرگ سدسازی طی چند دهه اخیر تعریفشده است. سد البرز نخستین سد بزرگی است که در مازندران ایجادشده است. سد گلورد هم در شرق مازندران سال گذشته آبگیری شد و سد بزرگ هراز هم در حال ساخت است تا نیاز آبی مناطق پاییندست را تأمین کند.
علاوه بر این سدها، برای مدیریت منابع آبی مازندران، 10 سد دیگر نیز در اندازههای مختلف تعریفشده که طبق برنامهها باید تا سال 1425 به بهرهبرداری برسند. با بهرهبرداری از این سدها، میزان مهار آبهای سطحی در مازندران به 38 درصد میرسد.
مخالفان چه میگویند؟
امروز مخالفان سدسازی چند دلیل را مطرح میکنند. تخریب بخشهایی از محیطزیست، تغییر اقلیم و حتی پوشش گیاهی در مناطق پیرامونی سد و دریاچه پشت آن، جابهجایی و مهاجرت اجباری و برخی مسائل فنی دلایل اصلی این مخالفت هستند.
بخشی از استدلال این کارشناسان در استانی مانند مازندران دارای مصداق است. برای نمونه با آبگیری هر سد در منطقهای مانند مازندران، بخش زیادی از جنگلها باید تخریب شود و زیر آب برود. یا ایجاد دریاچه پشت سد، به دلیل نفوذ آب به لایههای زمین در شعاعی مشخص و همچنین افزایش رطوبت و میزان شرجی مناطق اطراف، اقلیم آن منطقه را تغییر میدهد.
در این مورد میتوان به تغییر آبوهوای مناطق کوهستانی سوادکوه مانند آلاشت در بهار و تابستان پس از آبگیری سد البرز طی سالهای اخیر اشاره کرد. مناطقی که تابستانهای خشک و خنکی داشتند، چند سال است که با افزایش دمای هوا، به خاطر بالا رفتن رطوبت ناشی از تبخیر آب دریاچه سد لفور، مانند مناطق پاییندست شرجی و رطوبتی شدهاند.
مهاجرت هم بخش جداییناپذیر ساخت سد در مناطقی مانند مازندران است. با ساخت سدهای البرز و گلورد روستاهای متعددی به زیر آب رفتند و ساکنان این روستاها ناچار به مهاجرت شدند. طبیعتاً مهاجرت امری پیامددار است و نمیتوان از چالشهای آن چشم پوشید.
بررسیهای کمیسیون جهانی سدها در سال 2000 نشان میداد که ساخت سدها در نقاط مختلف دنیا، سبب مهاجرت اجباری حدود 40 تا 80 میلیون نفر شد.
فرصتهای پشت سد
مدیرعامل شرکت آب منطقهای مازندران مخالف منسوخ شدن سدسازی در دنیاست و اعتقاد دارد که سدها در مجموع سودشان بیشتر از زیانی است که ممکن است داشته باشند.
محمدابراهیم یخکشی بر این باور است که سد بخشی اثرگذار در مدیریت منابع آب است و اینکه اجرای آن پیامدهایی هم به دنبال داشته باشد طبیعی است.
او درباره منسوخ شدن سدسازی در دنیا گفت: اینطور نیست که بگوییم در کشورهای توسعهیافته سد نمیسازند، اما آنها سدهای بد یا سدهایی که پیامد زیستمحیطی دارند نمیسازند. یا وقتیکه سدی فرسوده شده باشد شاید ناچار به حذف آن شوند.
مدیرعامل آب منطقهای مازندران اظهار داشت: تأثیرات اقلیمی ساخت سدها در مقابل سودی که برای محیطزیست و منطقه دارند اندک است.
چراییِ مناسب نبودن سدهای بزرگ
اما این نگرش مورد تأیید بعضی کارشناسان نیست. به عبارت بهتر، کارشناسان موافق با ساخت سد، شکل دیگری از ذخیرهسازی آب در سازههای انسانساخت را برای مناطق شمالی ایران و استانی مانند مازندران تأیید میکنند که همان سازههای بومی یا آببندانها هستند.
دکتر بابک مؤمنی پژوهشگر حوزه منابع آبی و سازههای مرتبط با آب معتقد است که مناطق شمالی ایران به دلیل مجاورت با دریای خزر و وجود رشتهکوه طولانی البرز در امتداد آن از میانگین بارندگی بیشتری نسبت به سایر نقاط کشور برخوردار بوده و منابع آبی قابل استحصال در صورت مدیریت درست بهراحتی پاسخگوی کل نیازهای آبی در بخشهای کشاورزی، صنعت و آشامیدنی است.
استادیار دانشگاه پیام نور مازندران با بیان اینکه برای ذخیره آبهای سطحی نباید به سمت ساخت سدهای مخزنی بزرگ حرت کنیم، به ایرنا گفت: استفاده از پیکرههای بزرگمقیاسی در ابعاد سدهای مخزنی امروز چه برحسب تجربیات جهانی و چه بر مبنای چالشهای که در مناطقی مثل دریاچه ارومیه و دریاچهها و تالابهای داخلی نظیر هامون، هورالعظیم، سرشاخههای زایندهرود و نظیر آنها به وجود آمده، محل تردید است.
او که دانشآموخته مقطع دکترای علوم و مهندسی آب در گرایش سازههای آبی است، از دیدگاهی فنی هم ساخت سدهای مخزنی بزرگ در مازندران را نادرست میداند. مؤمنی معتقد است که اگر با همه مخاطرات و بحرانهای اجتماعی، زیستمحیطی و نابودی ذخایر غنی ژنتیکی گیاهی و جانوری، ساخت سدها را بهعنوان یک راهکار حل بحران تأمین منابع آبی بپذیریم، به دلیل شرایط خاص ساختار زمینشناسی، زمینهای شمال کشور بهگونهای است که مهار آبهای سطحی از طریق ساخت سدهای مخزنی با محدودیتهای جدی مواجه است. او افزود: ما در مناطق شمالی، به سه دلیل فنی نمیتوانیم روی ساخت سدها متمرکز شویم؛ نخست اینکه به خاطر نوع سازندهای ساختمانی فرصت نفوذ کمتری برای نزولات جوی فراهم میشود. دوم اینکه در بخشهایی از مناطق بالادست که ظرفیت هیدرولوژیکی مناسبی وجود دارد، با کمبود تکیهگاههای لازم برای ساخت سدهای مخزنی مواجه است. دلیل سوم هم پراکندگی الگوی بارشها در این ناحیه است به این معنی که اغلب بارشها در دشت اتفاق میافتد و به دلیل کوتاه بودن طول رودخانهها در این منطقه ساخت سدهای بزرگمقیاس خاکی هم با محدودیتهای جدی مواجه است.
استادیار دانشگاه پیام نور مازندران بهترین گزینه برای ذخیره و مدیریت منابع آبی سطحی در استانهای شمالی و بهویژه مازندران را سازههای بومی دانست و گفت: با توجه به مسائل عنوانشده، آببندان بهعنوان یک سازه بومی ذخیرهسازی آب، میتواند نقش ویژهای در آبیاری مستقل و تکمیلی زمینهای جلگهای شمال کشور داشته باشد، سازهای که هم نیاز آبی را تأمین میکند و هم میتواند برای پرورش ماهی و فعالیتهای گردشگری مورداستفاده قرار گیرد. چالش دیگری که این کارشناس مدیریت منابع آبی به آن اشاره دارد، هزینهبر بودن انتقال آب از سدهای مخزنی بزرگ به مناطق پاییندست است. درحالیکه تقویت آببندانهای موجود که افزون بر 800 قطعه آن در مازندران وجود دارد و ساخت بندها و سدهای کوچک در مناطق مختلف، با هزینهای بسیار کمتر از ساخت سدهای بزرگ و بدون پیامدهای مطرحشده، برای انتقال آب هزینهای بهمنظور ایجاد کانال نیاز ندارد.
بازگشت به تجربه درست گذشتگان
مدیرکل حفاظت محیطزیست مازندران بر این باور است که بهترین شیوه مهار آب برای مازندران، همان روشی است که نیاکان و گذشتگان انجام میدادند.
حسینعلی ابراهیمی کارنامی گفت: حالا که منابع آبی زیرزمینی آسیبدیده و منابع آبی سطحی باید جایگزین شود، بهتر از تجارب گذشتگان استفاده کنیم. بهسازی و گسترش آببندانها نقش زیادی در حل مشکل کمآبی دارد و راهکار بسیار بهتری از سدسازی است.
او افزود: اگر شرایط ایجاب کرده به که به سمت ذخیرهسازی آب برویم، بهترین راه این است که به دنبال ایجاد بندها و سدهای آبخیزداری و آبخوانداری گام برداریم؛ یعنی سدهایی که کوچکتر باشند و تعدادشان بیشتر باشد. با این روش آب کافی به لایههای زیرزمینی هم نفوذ میکند و منابع زیرزمینی تغذیه میشود. این مسئول توضیح داد: اینکه برای تأمین آب یک عده موافق سدسازی شدند درست نیست. تمام دنیا در حال کنار گذاشتن سدسازی است. ما با سدسازی مخالف نیستیم، بلکه با ساخت سدهای بزرگ مخالفیم؛ نه سدهای کوچک. با ساخت سدهای بزرگ حقابه پاییندست گرفته میشود و خشکسالی را تشدید میکنیم. به عبارتی حقابه بَرهای پایین و رودخانههای ما آسیب میبینند. مدیرکل حفاظت محیطزیست مازندران با تأکید بر اینکه مدیریت آب در حال حاضر درست نیست و باید اصلاح شود، یادآور شد: بهجای سدسازیهای گسترده باید ابتدا با اصلاح الگوی مصرف، استفاده از آب در کشاورزی را مدیریت کنیم و سپس تجارب گذشتگان را در ذخیرهسازی آب به کار بگیریم.